رحیم‌خان، دشتی که کویر شد

یادداشت؛ اگر باران به کوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشک‌رودی، این ضرب‌المثل را بارهاوبارها شنیده‌ایم؛ اما باور نداشتیم روزی روزگاری با وجود این همه کوه سر بر فلک کشیده و رودخانه‌های پر آب این جمله برای ساکنین دشت رحیم خان بوکان صدق کند.
 
 خطر کویری شدن دشت رحیم‌خان در مسیر فداشدن برای احیای دریاچه ارومیه روزبه‌روز بارزتر و پررنگ‌تر می‌شود و این دشت که می‌توانست اقتصاد نه‌تنها شهرستان بلکه استان را متحول کند اکنون به کویر بیشتر مانند است.
 
 سرگردانی کشاورزان و انتظار برای افتتاح پروژه آبیاری تحت‌فشار دشت رحیم‌خان، فشار سنگینی به ساکنین روستاهای منطقه وارد کرده است تا جایی که شاهد مهاجرت‌های بی‌رویه مردم این مناطق به شهر هستیم.
 
 گویا نصیب مردم روستای رحیم‌خان همواره بی‌عدالتی و کم‌لطفی بوده است، از حفر یک حلقه چاه غیراصولی توسط شخصی باهویت معلوم به همت تهی از عزت دست‌اندرکاران وقت امور آب بر کانون چشمه موسوم به خوشگیلدی و خشکاندن آن تا سرگردانی برای افتتاح پروژه‌ای که نو دو پنج‌در صد پیشرفت فیزیکی دارد!
 
 روستای رحیم‌خان که تا یک دهه قبل پرجمعیت‌ترین و حاصلخیزترین منطقه جغرافیای بوکان بود و بسترساز اشتغال جوانان و مرکز کسب‌وکار بسیاری از شهرنشینان، در اثر کم‌لطفی و کم‌توجهی و کم‌تدبیری متولیان وقت، روزبه‌روز ضعیف‌تر و نحیف‌تر و مظلوم‌تر واقع شده است.
 
 بیش از پنجاه هکتار فضای سبزی که معنای واقعی بهار و جوانی طبیعت را تجلی می‌نمود به یک کویر مطلق تبدیل شده و در آینده‌ای نه‌چندان دور خطرناک‌تر از طوفان نمک دریاچه ارومیه طوفان گردوخاک آنجا مردم را مجبور به مهاجرت می‌نماید.
 
 شرح گرفتاری‌های روستا که ریشه اصلی آن در کمبود و نبود آب موردنیاز است نیازی به‌تفصیل ندارد؛ بلکه مستلزم همت ویژه دست‌اندرکاران فعلی برای هرچه زودتر افتتاح‌کردن پروژه آبیاری تحت‌فشار دشت رحیم‌خان است.
 
 ستاد احیای دریاچه ارومیه سال‌های متمادی است به دلایل مختلف که البته هیچ ارتباطی به دشت رحیم خان ندارد جلوی پروژه بزرگ آبیاری این دشت را گرفته و میلیاردها تومان خسارت به بیت‌المال و ساکنین محلی وارد کرده است بدون اینکه در دریاچه نیمه خشکیده ارومیه نتیجه‌ای گرفته باشد.
 شکی نیست که احیای دریاچه ارومیه از واجبات استان و حتی کشور به شمار می‌رود؛ اما مرگ مغزی دیگر درمان ندارد و این دریاچه نیز دچار این مریضی شده و راه نجات آن را باید در برنامه‌های دیگری جستجو کرد نه متوقف کردن پروژه بزرگی به نام آبیاری مکانیزه دشت رحیم‌خان.
 
 آنچه مسلم است افتتاح و بهره‌برداری از این پروژه میلیاردها تومان سود به اقتصاد شهرستان و استان می‌رساند و باید، شروع دوباره این کار عمرانی بر هر مسئله دیگری برای مدیریت شهرستان اولویت‌دارتر باشد؛ زیرا با افتتاح آن هزاران نفر از جوانان بوکانی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد عرصه اشتغال شله و پویایی، سرزندگی، نشست و روند صعودی معیشت مردم را به همراه خواهد داشت.
 
 انتظار می‌رود مردجهادگر استان، استاندار فرزانه، دلسوز و اندیشمند که سایه عدالت ایشان طراوت فرهنگی و اجتماعی را محقق نموده است با حضور گرم خود در بین اهالی روستا و روئیت واقعیت موضوع پایان‌بخش سال‌ها انتظار این مردم شریف باشد.
 امیدواریم فرماندار معزز و نماینده محترم با پیگیری ویژه مقدمات این سفر ضروری و لازم را فراهم نمایند تا انشا الله قفل ناامیدی مردم با مثلث دلسوزان وطنی شکسته شود.
 
 گمانی نیست دعای مردم دیوار مستحکم اقتدار و افتخار است و یقین داشته باشید مردم خونگرم روستا هرگز این لطف و بزرگواری را فراموش نخواهند کرد.
کنشگر مدنی و ساکن روستای رحیم‌خان حاتم سلطانی